سخن در نزد من همچون سراب است

دل دیوانه ام حالش خراب است


گل سرخ از ازل بویی ندارد

دلم بی تو هیاهویی  ندارد


اگرچه با تو شادم و جوانم

چو نیستی همچو بیدی مرده سانم


تو را دیدم که زیبایی چو دریا

دل دیوانه ام دارد تمنا


دل مرغِ قفس آوا ندارد

هوا سرد است و نایش نا ندارد


به بالم دست گیر و مرحمش کن

بخوان نغمه که صوتت تا ندارد


کنون آید همی شعرم به پایان

چرا کین دل، دل گفتن ندارد


اگرچه هست صحبت های بسیار

ولی حرف زیاد، گفتن ندارد


پر بی بال من را تو دوا کن

دل دیوانه را هر دم صدا کن


هم امروز و هم آن روز و دگر روز

سلامی هم به جغد باوفا کن


اگر بینی که شعرم ناثواب است

بگو و جهل ما را انتها کن


هم اینجا و هم آنجا و به هر جا

بیا و شعر  سردم، با صفا کن


- جغد خسته


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

William اوج گستران | ارائه کننده انواع تجهیزات شبکه و زیر ساخت شبکه آموزش همه چیز گالری مقدس وبلاگ رسمی مهدی جاویدپور وبسایت چیکادی تظمینی|اموزش کار با گوشی اندروید در اصفهان انجام پروژه های ارنا گل رضوان شورا دانش آموزی رهبر